۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

مرد دستفروش

جلوی چشمانم مرد دستفروشی چنان مضروب شد که گویی " سلمان رشدی "را می کوبند!
پی نوشت: کمی آن طرف تر کسی داشت افیون می فروخت.
پس نوشت:افیون فروشی بهتر ، پر درآمد تر و بی خطر تر از دستفروشی است.
پسین نوشت: حلبی آباد نبود، میدان آزادی! بود.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۴, جمعه

جمعه ها

دوباره چهار جمعه ی پیاپی داریم، چشم تمام دنیا کور!
پی نوشت: چه کنیم با این همه بنزین که سر ریز می شود؟
پس نوشت:سرگیجه در چهار پرده!
پسین نوشت:برو بابا دیوونه...

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۳, پنجشنبه

یک نقاشی جدید از دولت دهم

نقاشی مقابل حاصل کار دسته جمعی عده یی ازهنرمندان عزیز مستقر در هیئت دولت است، خسته نباشند.
پی نوشت: دلمان برای دیدن این نقاشی ها تنگ شده بود.
پس نوشت:اگر کمی بیشتر نقاشی بکشند ممنون تر خواهیم شد.
پسین نوشت: انگار هوس گل گرفتن کرده ام.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۲, چهارشنبه

شکر خدا

شکر خدا همه چیز به خوبی وخوشی تمام شد، دیگر مشکلی باقی نمانده است.
پی نوشت: چشم تمام دنیا کور، جوانان ما از هم دور، کسی دست به یقه نمی شه با زور، برای مفسدین طلب گور...
پس نوشت:اگه بخوام بازم می تونم ادامه بدم.
پسین نوشت:این همه توضیح دادم، باز بنویسم؟

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

تکنولوژی و پروپاگاند

وقت سخنرانی همه چیز عالی است
تکنولوژی داریم در حد تیم ملی برزیل؛ اما اینترنت پرسرعت امان  هر ساعت بازی در می آورد.
پی نوشت: عاشق هر چه پروپاگاند هستم.
پس نوشت: ما ایرانی ها همگی پروپاگاند را دوست داریم.
پسین نوشت:چیزی ندارم بگویم جز زنده باد پروپاگاند.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

ملالی نیست

روزی بود ؛ پراز دوست و قلم وکتاب، جای شما خالی!
پی نوشت:پسین نوشت دیشب رو حدس بزنید!
پس نوشت:به خیر گذشت.
پسین نوشت:خبری نبود همه اش شوخی بود.