۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه

مدینه ی فاضله

مدینه ی فاضله ات را باور کردم گل مولا!؟! می دانم دروغهایت را خودت باور نداری، خواهیم دید....
.
پی نوشت: جانه تی عم جان امه ره کار کودن دری.....
.
پس نوشت: به قول یه بنده خدا؛

   ای یار/ای یگانه ترین یار/ چه مهربان بودی وقتی دروغ می گفتی......

۱۳۸۹ آبان ۶, پنجشنبه

۱۳۸۹ آبان ۵, چهارشنبه

آفتابه لگن

قدیمی ها می گفتند:
.
آفتابه لگن هفت دست؛ اما شام و نهار هیچی........
.
پی نوشت: به من چه؟ قدیمی ها می گفتند.......

۱۳۸۹ آبان ۴, سه‌شنبه

۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

ده شنبه بازار

از امروز ده شنبه بازار شروع شد:
نمایش خزعبلات یکساله در ده روز!! جالب است شما هم تشریف بیاورید....
.
پی نوشت: چه دهی باید باشد آنجا/کوچه باغش پر سانسورچی باد(با اجازه ی سهراب)
.
پس نوشت: البته این ده شنبه بازار ما هفت روز بیشتر نیست فکر کنید حالا چرا ده شنبه بازار؟!