۱۳۸۹ خرداد ۱۹, چهارشنبه

چشمان جغد

I feel like going anywhere owlish sitting on the wall and wait for night
.
احساس می کنم هر جا که می روم جغدی بر دیوار نشسته و منتظر تاریکی است.

هیچ نظری موجود نیست: