آخ! آخ! آخ !دیدید چی شد؟ پاشنه ی ده سانتی کفش فامیلامون شکست، حالا چکار کنیم؟ . پی نوشت: خوب کفش ما که پاره شد! . پس نوشت:من که اصلا کفش ندارم، چارق می پوشم. . پسین نوشت:ماها که اصلا پا نداریم چه کنیم؟
۴ نظر:
سميرا
گفت...
salam قبلا به دعوت يه دوست اينجا اومده بودم و مطالبي خونده بودم الانم به دنبال يه اسم اينجا اومدمو بلاگ شمارو ديدم،خوندم،جالب و تازه نوشتي ،ادامه بده چون كارت حرف نداره ديدن اسم كسي كه اينجا ديدمش ناراحتم كرد ولي خوندن مطالب بلاگ شما منو جذب كرد،ادامه بديا،بازم ميام سر ميزنم :)
۴ نظر:
salam
قبلا به دعوت يه دوست اينجا اومده بودم و مطالبي خونده بودم الانم به دنبال يه اسم اينجا اومدمو بلاگ شمارو ديدم،خوندم،جالب و تازه نوشتي ،ادامه بده چون كارت حرف نداره
ديدن اسم كسي كه اينجا ديدمش ناراحتم كرد ولي خوندن مطالب بلاگ شما منو جذب كرد،ادامه بديا،بازم ميام سر ميزنم :)
جالب بود
سلام!
بنده كه با ديدن اين آگهي از زنده بودن شرمنده شدم. اميدوارم حداقل آنهايي كه مسئولند به فكر بيافتاند!
من عکس رو نمی تونم ببینم ! اما من نه کفش تازه دادم نه پای رفتن !
ارسال یک نظر