۱۳۸۹ شهریور ۱۳, شنبه

خسته ام










از همه ی خستگی ها، خسته شدنها، خسته بودنها، خسته ام!!

۲ نظر:

فرزين كارگر گفت...

درود
رهرم آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود
رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود
روزگار نيك

نرگس گفت...

شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش // که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش